بچه ها ما همانی هستند که ما هستیم؛ نه آنکه ما می خواهیم

به گزارش وبلاگ سفر به کانادا، به گزارش خبرنگار خبرنگاران (ایبنا)، شما می دانید درخت نگرانی چیست؟ تا به حال فرصتی پیش آمده یا خودتان چنین فرصتی را ساخته اید که به نگرانی هایتان بیشتر توجه کنید؟ اگر توجه نموده باشید احتمالا شما هم چیزهایی شبیه به شاخه و برگ های فراوان را درون تان حس خواهید کرد که به وقت نگرانی رشد نموده و سراسر بدن تان را تسخیر می نمایند.

بچه ها ما همانی هستند که ما هستیم؛ نه آنکه ما می خواهیم

اگر شما به خودتان، نگرانی هایتان و درخت نگرانی توی وجودتان توجهی ننموده اید، خوب است که همین حالا با مطالعه یک کتاب، هم حواس تان جمع خودتان باشد و هم درخت نگرانی توی دلِ فرزندتان. بتی کوچولو از آن بچه هایی است که چنین درختی درونش دارد و برای انجام هر کاری مضطرب می گردد و فکر می نماید از پس آن برنمی آید: حتی برگزاری جشن تولد خودش.

کتاب بتی کوچولو و درخت نگرانی با داستانی که روایت می نماید و تصاویر درخور توجهی که دارد ما را پس از مطالعه به فکر فرو می برد که واقعا نگرانی ها با انسان چه کار می نمایند؛ فرقی ندارد فرد کودک باشد یا بزرگسال. این اثر را گِیل سیلور نوشته و فرانسیسکا هُلباچِر تصویرگری نموده است. انتشارات مهرستان کتاب بتی کوچولو و درخت نگرانی؛ چگونه بچه ها با استفاده از فکر آگاهی نگرانی های خود را مدیریت نمایند را با ترجمه سیده رویا درخشنده و لیلا قاسمی در 32 صفحه مصور رنگی برای بچه ها و هر مخاطبی که دوست دارد نگرانی هایش را مدیریت کند منتشر نموده است. برای معرفی بهتر این اثر با سیده رویا درخشنده، مترجم آن گفت وگویی نموده ایم که در ادامه می خوانید:

- بچه ها امروز بیشتر از دیروز در معرض آسیب های روانی هستند یا امروزه به واسطه علم و آگاهی عمومی بیشتر متوجه این مسئله هستیم؟

همه بچه ها در همه بازه های زمانی در معرض آسیب روانی بوده و هستند؛ اما تفاوت بچه ها قدیم و تازه در نحوه ابراز هیجانات است. بچه ها قدیم حال بد را درون ریزی می کردند یا برای فرار از آن حال بد، شیوه های خاص خود را پیش می گرفتند که می توانست مورد تأیید والدین باشد یا نباشد. کودک فعلی به خاطر اینکه والدین اغلب به او توجه می نمایند، بیشتر هیجانات خود را برون ریزی می نماید. نه استراتژی بچه ها قدیم و نه بچه ها امروزی، بلکه باید گزینه سومی به نام ابراز هیجان داشته باشیم.

- تشبیه اضطراب به درختی که غذایش را از افکار و فکر انسان ها و بتی کوچولو می گیرد چقدر برای شما مجذوب کننده و جالب توجه بود؟

شاخ و برگ رونده درخت داستان، همانند رشته افکار و احساسات ماست که همواره پویا هستند. این پویایی و روندگی فکر که به شاخ و برگ درخت تشبیه شده نکته جالب توجه داستان است.

- خراب شدن خوشی ها با غصه هایی که هنوز رخ نداده اند یا با نگرانی ها، در بزرگسالان هم اتفاق می افتد. چقدر مطالعه ماجرای بتی کوچولو را به بزرگسالان پیشنهاد می دهید؟

گیر کردن در اتفاقات گذشته یا نگرانی های آینده باعث می گردد ما خوشی های زمان حال را از دست بدهیم. این کتاب هر چند در قالب داستان بچه هاه اما با مفهوم حضور در لحظه است. مسئله مهمی که خیلی از ما بزرگترها در دهه های سی، چهل، پنجاه سالگی یا حتی بیشتر، هنوز آن را درک ننموده ایم. شاید لازم باشد در بزرگسالی تازه الفبای فکر آگاهی را با خواندن چنین کتاب هایی آغاز کنیم.

- ما در زندگی اگه ها و نکنه های زیادی داریم که چون در کودکی به آنها توجه ننموده ایم اکنون در بزرگسالی به مسائل بزرگتری تبدیل شده اند. توصیه شما به پدرها و مادرها برای حل اگه ها و نکنه های بچه ها شان چیست؟

قطعا برآورده کردن همه خواسته های بچه ها عملا برای هیچ پدر و مادری مقدور نیست. این خواسته ها اغلب تقاضا هستند که لزومی به برآورده کردن همه آنها نیست. نقطه مقابل تقاضاها، احتیاجهای بچه ها هستند که تعداد آنها محدود است و هر کدام از این احتیاجها باید در بازه های زمانی خاص به صورت متعادل برآورده گردد. در زمان های بعد، خطر تقاضاها و پیرو آن اما و اگرها کم و کمتر می گردد. قطعا والدین به عنوان اولین و مهم ترین الگو اگر بتوانند اگه ها و نکنه ها را از گفت وگوهای روزمره و بینش خود دور نمایند، کودک آنها نیز سبک زندگی خود را به همان سو می برد. بچه ها ما همانی هستند که ما هستیم؛ نه آنکه ما می خواهیم.

- این کتاب یک داستان روان شناسانه دارد. چقدر تألیف و ترجمه داستان های روان شناسانه را برای بچه ها مفید می دانید؟

قصه و داستان در آموزه های دینی و ملی ما بسیار سفارش شده است؛ به خصوص برای بچه ها که به طور مستقیم نمی توانیم با آنها حرف بزنیم، برترین و ماندگارترین شیوه تربیت شان در قالب بازی و داستان است.

- چرا خودم انتخاب نکنم که به چی فکر کنم؟. این سؤال مهمی است. با توجه به تجربه های خودتان پاسخ شما به این سؤال چیست؟

البته فکرهای مختلف بدون اراده سراغ ما می آیند و در وهله اول، تحت کنترل و اختیار ما نیستند؛ اما واکنشی که ما به افکارمان می دهیم، مهم است چگونه باشد. برای مثال جهت فکرمان را به سمت دیگر سوق دهیم، افکار مزاحم را بنویسیم و دور بریزیم، خود را مشغول کار دیگری کنیم، نفس عمیق بکشیم و... . این ها معدود کارهایی است که می توان پیشنهاد داد تا جهت افکار خود را مدیریت کنیم و آنها را به کنترل خود درآوریم.

- در بخش آخر کتاب سخنی با والدین و مربیان آمده است. به نظر شما چه کاربردی دارد؟ آیا احتیاج است که به روش مستقیم و جدای از داستان گویی کتاب، مسائل روان شناسانه در آخر کتاب توضیح داده گردد؟

قطعا اشاره به هدف محتوای کتاب برای مخاطب بسیار لازم و لازم است؛ به خصوص مباحث روان شناسی تخصصی مثل فکر آگاهی که احتیاج به آموزش عموم دارد، چون محتوای روان شناسی در قالب داستان بیان و در انتها کتاب، جمع بندی ارائه می گردد. به این علت مهارت بیشتر برای مخاطب نهادینه می گردد.

- حالا که بحث نقش بزرگترها پیش آمد، به ما بگویید که چقدر مسئله درک افکار نگران نماینده بچه ها از طرف پدر و مادر یا هر بزرگتر دیگری را مهم و ضروری می دانید؟ تجربه یا خاطره ای در این زمینه دارید؟

قطعا درک حال بد بچه ها که شامل افکار نگران نماینده، احساسات آزاردهنده، تمایل های نابجا و غیره است، مهم است. اگر بتوانیم مهم ترین بخش والدگری را که همدلی می نامیم در خود نهادینه کنیم، می توانیم مدعی باشیم که پدری یا مادری نموده ایم. البته و صدالبته که هنر بسیار سختی است و حال خوب خودمان را به عنوان والد می طلبد. راستی چقدر ما حواس مان به خودمان است؟

- دوست دارید این کتاب در چه مکان هایی و در دسترس چه کسانی قرار بگیرد؟

دوست دارم این کتاب در همه مدارس کشور به همراه یک مربی فکر آگاهی ارائه گردد تا بچه ها ایران زمین از کودکی تربیت شوند که چگونه در لحظه حضور داشته باشند. پرسه زدن در گذشته و آینده جز حال بد درآمد ندارد.

- قلم گِیل سیلور را در بیان و توصیف و تعریف ماجرای بتی کوچولو و نگرانی هایش چطور ارزیابی می کنید؟

کتاب را بسیار قوی و کاربردی دیدم. نویسنده در قالب داستان بسیار خوب توانسته است تله های فکر را بچه هاه بیان کند.

- تصاویر کتاب به خوبی آشفتگی بتی کوچولو را نشان می دهند. شما به تصویرگری کتاب با هدف تکمیل متن داستان نمره قبولی می دهید؟

تصاویر در درجه دوم بعد محتوا توانست پیغام فکر آگاهی را منتقل کند؛ به خصوص شاخ و برگ های درخت که همواره رونده و در حال حرکت هستند؛ زیرا درخت نماد فکر بود.

- این کتاب را به همراه لیلا قاسمی ترجمه نموده اید. چرا به صورت مشترک انجام شد؟ ترجمه مشترک چه تجربه ای بود؟

محتوای کتاب از نظر ترجمه محتوای سنگینی نبود؛ اما به شخصه کار گروهی را ترجیح می دهم. کتاب را ترجمه کردم و نظرات خانم قاسمی نیز در انتخاب و جایگماری واژگان بسیار مثمر ثمر بود.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "بچه ها ما همانی هستند که ما هستیم؛ نه آنکه ما می خواهیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بچه ها ما همانی هستند که ما هستیم؛ نه آنکه ما می خواهیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید